به گزارش شهرآرانیوز؛ اسلام به عنوان مکتبی جامع، سعادتبخش و پویا برای تمام ابعاد وجودی و نیازهای انسان برنامه و دستورات خاصی را در نظر گرفته و اهمیت آن را گوشزد کرده است. یکی از شاخصههای مهم و ارزشمند در گستره زندگی اجتماعی، تعامل با مردم است که به آن در آموزههای دینی توجه ویژهای شده و روایات بسیاری از پیامبر (ص) و امامان (ع) به این موضوع اختصاص یافته است. مروری داریم بر مردمداری در سیره رضوی.
اصل مردمی و یکرنگ بودن با بندگان خدا را میتوان بارزترین و شایعترین فضیلت در اخلاق اجتماعی پیامبر اکرم (ص) دانست؛ ایشان نهتنها با اصحاب بلکه با تازهواردان و ناآشنایان نیز بسیار راحت و بیتکلف برخورد میکردند؛ در سیره آن حضرت است که در میان یاران خود مینشستند و با آنها چنان میآمیختند که گویی یکی از ایشان است و اگر ناشناسی میآمد حضرت را نمیشناخت. ظاهر مبارکشان با سایر مردم فرقی نداشت، ازاینرو اعراب غریبی که به حضور مبارکشان میرسیدند، ایشان را در میان جمع نمیشناختند و میپرسیدند: «کدامیک پیامبر خدایند؟» (بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۲۹)
امام رضا (ع) نیز همچون جد بزرگوارشان به مردمداری اهمیت ویژهای میدادند و رفتار و سیرهشان سراسر حُسن خُلق و مهربانی با مردم بود؛ برای مثال حضرت همواره مراقب بودند با کسی به دلیل فقر تبعیض قائل نشوند و برخوردها با او متفاوت نباشد، بنابراین میفرمودند: «اگر کسی به فقرا متفاوت با اغنیا سلام کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که بر او غضبناک است» (بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۸).
یکی از جلوههای مهم مردمداری در سیره امام رضا (ع) گرهگشایی و رفع مشکلات مردم بود، چنانکه درِ خانه حضرت همیشه به روی گرفتاران باز بود و حاجتمند و نیازمندی نبود که بهایشان مراجعه کند و مأیوس بازگردد! حضرت ثامنالحجج (ع) دیگران را هم به رفع گرفتاری مردم ترغیب کرده و میفرمایند: «هرکس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را میگشاید (و اندوهش را میزداید)» (اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۰)
عالم آل رسول (ع) نهتنها خود اهل گرهگشایی از مردم بودند بلکه فرزندشان جوادالائمه (ع) را هم به آن توصیه میکردند؛ در گزارشهاست که ایشان در نامه به امام جواد (ع) نوشتند: «به من خبر رسیده است که غلامان و خادمان بیت هرگاه سوار بر مرکب میشوی تا از خانه بیرون بروی تو را از در کوچک خانه بیرون میبرند، این عمل ریشه در بخل آنها دارد تا از جانب تو به احدی خیر نرسد. از تو میخواهم به حقی که به عنوان پدر و امام بر تو دارم، رفت وآمدت جز از در بزرگ خانه نباشد، وقتی سوار میشوی درهم و دینار همراهت باشد، احدی به تو عرض حاجت نکند جز اینکه به او عطا کنی.»
ایشان در ادامه فرمودند: «اگر عموهایت از تو درخواست کردند به آنها ببخشی کمتر از پنجاه دینار مده، اگر خواستی بیشتر بپردازی اختیارش با توست و اگر عمههایت از تو درخواست نمودند کمتر از بیستوپنج دینار نپرداز، بیشترخواستی بپردازی حق با توست، من میخواهم خداوند به تو مقام و مرتبت دهد. انفاق کن و وحشت از تنگدستی و نداری نداشته باش که عنایتکننده به تو صاحب عرش است.» (عیون اخبار الرضا: ج۲، ص۸).
از دیگر جلوههای مهم مردمداری در سیره حضرت علیبنموسیالرضا (ع) محبت و مهربانی نسبت به مردم است این خصیصه به قدری در سیره ایشان پررنگ است که به امام رئوف (ع) شهرت یافتهاند؛ امام رضا (ع) به محبت و مهربانی در فضای خانواده هم تأکید بسیار دارند و میفرمایند: «در قیامت نزدیکترین شما به من از نظر مقام و جایگاه خوشخوترین شماست و خوبترین شما [بهترین شما]آن کس است که با خانواده خود به نیکى و مهربانى رفتار کند» (عیون اخبارالرضا، ج۲، ص ۳۸)
امام رضا (ع) به قدری برای مردمداری و مدارا با مردم ارزش قائل هستند که آن را جزو خصایص ایمان واقعی میدانند، در حدیث از امام رئوف (ع) است که: «مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش، اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است، اما سنت پیغمبرش، مدارا و نرمرفتارى با مردم است، اما سنت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشانحالى است.» (بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۳۴)
امام رضا (ع) در پذیرش مسئولیتها و تصدی امور هم بر مردمداری و رعایت حال خلقا... تأکید دارند؛ در حدیثی که کلینی (ره)، به سند معتبر از حسن انباری روایت کرده، آمده است: «۱۴سال پیوسته به امام (ع) نامه مینوشتم و اجازه پذیرفتن شغلی را در کارهای حکومتی میخواستم، در آخرین نامه شدت احتیاج و ترس از خطر را متذکر شدم که نپذیرفتنم، موجب شده حکومت مرا رافضی بخواند.
بالاخره امام (ع) در پاسخ من نوشتند: «اگر تو به راستی میدانی که، چون متصدی کار شوی، در کار خود طبق دستور رسول خدا (ص) عمل خواهی کرد و کمککاران و نویسندگان تو، از همکیشان تو باشند که اگر چیزی به تو رسد، با مستمندان و نیازمندان مؤمنان، مواسات و برادری کنی، به این صورت که یکی از ایشان باشی و کیفر این عمل در برابر آن کار نیک تو قرار گیرد، انجام بده و گرنه، نه!»